محل تبلیغات شما



" قـــاعـــــده پــــنـجـــــم " کیــمــیــای عــقــل بــا کیـــمــیــای عــــشــــق فــــرق دارد. عـــقــل محــتاط اســت. تـــرســان و لــرزان گــام بــر می دارد. بــا خـــودش می گــویــد : مراقــــب بــــاش آســیــبــی نــبــیــنــی .» امّــــا مـــگــر عــــشــــق ایـــن طـــور اســـت؟ تـــنـــها چـــیـــزی کـــه عـــشــــق می گـــویـــد ایـــن اســـت: خـــودت را رها کـــن، بـــگـــذار بــــرود !» عقل به آسانی خراب نمی شود.
" قــــــاعــــده چــهــارم" صــفـات خـــــــدا را می تــوانی در هر ذره کائــنــات بیــابی چون او نه در مســجد و کـلیـــسا و دیر و صومعه ، بلکه هرآن همــه جـــــا هست. همان طور که کســــی نیست که او را دیـــده و زنــده مانـــده باشد ، کســــی هم نیست که او را دیــــده و مـــرده باشد. هـــــر کـــه او را بـــیـــابـــد، تــــا ابــــد نـــــزدش می مــــانـــد .
"قــــاعـــده اول" " کلماتی که برای توصیف پروردگار به کار می بریم ، همچون آینه ای است که خود را در آن میبینیم. هنگامی که نام خدا را می شنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم آور به ذهنت بیاید، به این معناست که تو نیز بیشتر مواقع در ترس و شرم به سر میبری. اما اگر هنگامی که نام خدا را می شنوی ابتدا عشق و لطف و مهربانی به یادت بیاید، به این معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است."
سلام. چند روز پیش با یه کتابی آشنا شدم با اسم " ملّت عشق" نشستم تا آخر خوندماین کتاب به قدری حالمو عوض کرد و جملاتش دل نشین بود که تصمیم گرفتم قواعد چهل گانه ای رو که در این کتاب بیان کرده براتون بزارم امیدوارم خوشتون بیاد.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها